نوشته شده توسط : علی

 

سلام. یه خبر جدید برای نویسندگان وبلاگ جمعی(جوانانه):

قالب این وبلاگ به زودی تغییر میکند.

اینجانب دو روزه دارم یه قالب خوب و مناسب برای وبلاگ گروهیمون طراحی می کنم که فکر کنم تا چند روز آینده آماده بشه و ما دیگه از شر این قالب پیش فرض لوکس بلاگ راحت بشیم. از همهتون معذرت می خوام که تغییر قالب زیاد طول میکشه چون من یه روز در میون امتحان میان ترم دارم ولی با همه ی این اوصاف سعی میکنم زودتر جمع و جورش کنم.

از همه ی شما نویسندگان می خوام که اگه پیشنهادی برای قالب جدید وبلاگمون دارید تو نظرات بگید تا من از اونا استفاده کنم و بتونم یه قالب همه فن حریف! بسازم.

یا حق.



:: بازدید از این مطلب : 526
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نارسیس



سر تا پای‌ خودم‌ را كه‌ خلاصه‌ می‌كنم، می‌شوم‌ قد یك‌ كف‌ دست‌ خاك‌ كه‌ ممكن‌ بود یك‌ تكه‌ آجر باشد توی‌ دیوار یك‌ خانه، یا یك‌ قلوه‌ سنگ‌ روی‌ شانه‌ یك‌ كوه ...

یا مشتی‌ سنگ‌ریزه، ته‌ته‌ اقیانوس؛ یا حتی‌ خاك‌ یك‌ گلدان‌ باشد؛ خاك‌ همین‌ گلدان‌ پشت‌ پنجره ...


یك‌ كف‌ دست‌ خاك‌ ممكن‌ است‌ هیچ‌ وقت، هیچ‌ اسمی‌ نداشته‌ باشد و تا همیشه، خاك‌ باقی‌ بماند، فقط‌ خاك ...


اما حالا یك‌ كف‌ دست‌ خاك‌ وجود دارد كه‌ خدا به‌ او اجازه‌ داده‌ نفس‌ بكشد ، ببیند ،  بشنود ،  بفهمد ،  جان‌ داشته‌ باشد ...

یك‌ مشت‌ خاك‌ كه‌ اجازه‌ دارد عاشق‌ بشود ، انتخاب‌ كند ، عوض‌ بشود ، تغییر كند ...

وای، خدای‌ بزرگ! من‌ چقدر خوشبختم. من‌ همان‌ خاك‌ انتخاب‌ شده‌ هستم ...


همان‌ خاكی‌ كه‌ با بقیه‌ خاك‌ها فرق‌ می‌كند ... من‌ آن‌ خاكی‌ هستم‌ كه‌ توی‌ دست‌های‌ خدا ورزیده‌ شده‌ام‌ و خدا از نفسش‌ در آن‌ دمیده ... من‌ آن‌ خاك‌ قیمتی‌ام ... حالا می‌فهمم‌ چرا فرشته‌ها آن‌قدر حسودی شان‌ شد ...


اما اگر این‌ خاك، این‌ خاك‌ برگزیده، خاكی‌ كه‌ اسم‌ دارد، قشنگ‌ترین‌ اسم‌ دنیا را، خاكی‌ كه‌ نور چشمی‌ و عزیز دُردانه‌ خداست. اگر نتواند تغییر كند، اگر عوض‌ نشود، اگر انتخاب‌ نكند، اگر همین‌ طور خاك‌ باقی‌ بماند، اگر آن‌ آخر كه‌ قرار است‌ برگردد و خود جدیدش‌ را تحویل‌ خدا بدهد، سرش‌ را بیندازد پایین‌ و بگوید: ای‌ كاش‌ خاك‌ بودم...


این‌ وحشتناك‌ترین‌ جمله‌ای‌ است‌ كه‌ یك‌ آدم‌ می‌تواند بگوید. یعنی‌ این‌ كه‌ حتی‌ نتوانسته‌ خاك‌ باشد، چه‌ برسد به‌ آدم! یعنی‌ این‌ كه...


خدایا دستمان‌ را بگیر و نیاور آن‌ روزی‌ را كه‌ هیچ‌ آدمی‌ چنین‌ بگوید.

  پ.ن: اين مطلب از خودم نبود ... از جايي خوندم و خيلي به دلم نشست گفتم براي شما هم بذارمش شايد خوشتون بياد ..



:: بازدید از این مطلب : 516
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

 

شاید خیلی از دوستان وبلاگ نویس( والبته همکاران نویسنده  وبلاگ جوانانه) بخوان بدونن چیکار کنیم وبلاگ خوبی داشته باشیم. و یا اینکه حتما بعضی از وبلاگ ها رو دیده اید که واقعا آبروی هر چی وبلاگ نویس رو برده . ادعای وبلاگ نویسی حرفه ای ندارم . ولی به اندازه یک کسی که دوسال وبلاگ می نویسه خودم رو قبول دارم . به هر حال بریم سر اصل مطلب، این وبلاگ جدیدمون نباید چه جوری باشه.

 در زیر چند نمونه از انواع وبلاگ های ایرانی روبراتون شرح دادم که بعدا انشاالله موارد دیگری هم ذکر میکنم.

 

1.وبلاگ جمعه بازاری!!!!( تو پستهای قبلی در موردش نوشتم)برای خوندنش اینجا کلیک کنید.

 

 

2.فتوکپی وبلاگ

این وبلاگ ها به نظرم بدترین نوع وبلاگ هستن.

 

خوب به هر جا سر می زنن سریع کپی و پیست می کنن  و تهش می نویسن خودم نوشتم . حالا مطلب خوب باشه یا فحش باشه  فرقی نمی کنه (ممکنه فحش به خودش باشه ) چون نمی خونن فقط کپی و پیست می کنن . البته سوتی های این چنینی هم تو مطالبشون زیاده:

 

نظریه ی نسبیت انیشتین رو خودشون نوشتن

 

سایت گوگل رو خودشون طراحی کردن

 

سیب از روی درخت افتاد و قانون جاذبه رو کشف کردن

 

 

زیاد جدی نگیرید اگه مطالبی که نقل می کردن رو می خوندن، اینطوری نمی شد!

 

 ------------------------------------------------------------------------------------------------------------

از شما نویسندگان محترم وبلاگ گروهیه(جوانانه) تقاضا دارم وبلاگمون رو به سمت (فتوکپی وبلاگ) پیش نبرن، و از خلاقیت خودشون برای نوشتن مطالب استفاده کنن ( اگه مطالبو خودتون بنویسید خیلی ارزش داره)، شما می تونید درباره اهداف ، خاطره ها، مشکلات ، و نظرات و صحبت هایه جوانانه خودتون بنویسید تا بینندگان جوان ما از آنها لذت ببرند.

نکته: البته کپی کردن ضروری و یا مهم و یا مطالب واقعا جذاب و زیبا مانعی ندارد.(با ذکر منبع)



:: بازدید از این مطلب : 524
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشته


 

مرد و زن عاشق......

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند . آنها عاشقانه یکدیگر را
دوست داشتند.

زن جوان : " یواش تر برو من می ترسم ."

مرد جوان : " نه، این جوری خیلی بهتره ."

زن جوان : " خواهش می کنم ، من خیلی می ترسم . "

مرد جوان : " خوب ، اما اول باید بگوی که دوستم داری . "

زن جوان : " دوستت دارم ، حالا می شه یواش تر برونی ."

مرد جوان : " مرا محکم بگیر . "

زن جوان : " خوب ، حالا می شه یواش تر برونی . "

مرد جوان: " باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا برداری و روی سر خودت بگذاری

آخه نمی تونم برونم . اذیتم می کنه."

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود . برخورد موتور سیکلت به ساختمان

حادثه آفرید . در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد ، یکی از

دو سر نشین زنده ماند و دیگری در گذشت .

مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود . پس بدون این که زن جوان را مطلع

کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار

دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.

دمی می آید و باز دمی می رود ، اما زندگی چیزی غیر از این است و ارزش آن

در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.



:: بازدید از این مطلب : 672
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سافیرا

                                                     عشق چیست؟

@عشق یعنی از دست رفتن حواص@

@عشق یعنی ویرانی@

@عشق یعنی زندگی@

@عشق یعنی مرگ@

@عشق یعنی به خاطر یار فنا شدن@

@عشق یعنی دنیا...یعنی جهان...@

برای یاد گرفتن درس عشق باید چی کار کرد؟

 

1-باید عاشق شد

2-باید زنده شد

3-برای عشق باید از خود گذشت

4-برای عشق باید جان داد

5-برای عشق باید جنگید

6-باید از روی موانع رد شد

7-باید از من گذشت

8-باید ما شد

9-از غرور باید گذشت

10-صبر باید کرد

 شکست را نباید پذیرفت



:: موضوعات مرتبط: آموزش , ,
:: بازدید از این مطلب : 651
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عادل

 

در شهري در آمريكا، آرايشگري زندگي مي‌كرد كه سالها بچه‌دار نمي‌شد. او نذر كرد كه اگر بچه‌دار شود، تا يك ماه سر همه مشتريان را به رايگان اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد!
 
روز اول يك شيريني فروش وارد مغازه شد. پس از پايان كار، هنگامي كه قناد خواست پول بدهد، آرايشگر ماجرا را به او گفت. فرداي آن روز وقتي آرايشگرخواست مغازه‌اش را باز كند، يك جعبه بزرگ شيريني و يك كارت تبريك و تشكراز طرف قناد دم در بود.
 
روز دوم يك گل فروش به او مراجعه كرد و هنگامي كه خواست حساب كند، آرايشگر ماجرا را به او گفت. فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، يك دسته گل بزرگ و يك كارت تبريك و تشكر از طرف گل فروش دم  در بود.
 
روز سوم يك مهندس ايراني به او مراجعه كرد. در پايان آرايشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع كرد.
 
حدس بزنيد فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، با چه نظره‌اي روبرو شد؟
.
.
.
.
فكركنيد. شما هم يك ايراني هستيد!!!
.
.
.
.
چهل تا ايراني، همه سوار بر آخرين مدل ماشين، دم در سلماني صف كشيده بودند و غر مي‌زدند كه پس چرا اين مردك حمال الاغ مغازه‌اش را باز نميكنه؟!؟!؟



:: بازدید از این مطلب : 521
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 19 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سمیرا

http://i66.photobucket.com/albums/h268/mysticalmoon_2006/Miscellaneous/Love/love8.jpg


دختری بود نابینا که از خودش تنفر داشت

نه فقط از خود ، بلکه از تمام دنیا تنفر داشت اما یکنفر را دوست داشت

دلداده اش را “  با او چنین گفته بود :

« اگر روزی قادر به دیدن باشم حتی اگر فقط برای

یک لحظه بتوانم دنیا را ببینم عروس تو و رویاهای تو خواهم شد »

و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد

که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهد

و دختر آسمان را دید و زمین را ، رودخانه ها و درختها را

آدمیان و پرنده ها را و نفرت از روانش رخت بر بست

دلداده به دیدنش آمد و یاد آورد وعده دیرینش شد :

« بیا و با من عروسی کن ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »

دختر برخود بلرزید و به زمزمه با خود گفت :

« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »

دلداده اش هم نابینا بود

و دختر قاطعانه جواب داد : قادر به همسری با او نیست

دلداده رو به دیگر سو کرد که دختر اشکهایش را نبیند

و در حالی که از او دور می شد گفت

« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی . . .»

 

 

دوستان خوبم :

هستند کسانی که  فقط به آن اندازه که به شما احتیاج دارند

به شما احترام میگذارند ، و چه سخت است . . .

باخت زندگی ، باخت عشق . . .

به خاطر . . . ؟



:: بازدید از این مطلب : 774
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 19 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سمیرا

- اگر کسی از توی ماشینش به تو فحش داد تا پیاده نشده و قد و قامتش را ندیده‌ای جوابش را نده.


- اگر دختری را دیدی که خیلی خوش‌اندام بود پیش از هر چیز مطمئن شو که قهرمان تکواندو نباشد.


- پیش از آنکه توی خیابان پس گردن دوستت بکوبی و فحش‌های رکیک به او بدهی مطمئن شو خودش است.


- وقتی مهمان داری اول مطمئن شو ما-هو-اره روی چه کانالی است بعد آن را روشن کن خنگول !!!



- دختر همسایه که می‌گوید «تشریف میارین تو» شاید پدرش با تو کار دارد گاگول!


- وقتی کله‌ات گرم است اطمینان حاصل کن بالش‌ات نفس نمی‌کشد؛ چون دختر عمه‌ات تازه زاییده.


- مستراحی که سنگش خیلی دور از در است و دراش هم قفل نمی‌شود خطرناک‌ترین جای دنیا است.


- توی مستراحی و در که می‌زنند نباید بگویی «بفرمایید!»


- یک دا-ف شاسی بلند همیشه کاملن زن نیست.
- اینکه صدای دوستت شبیه پدرش باشد طبیعی است پس تا مطمئن نشندی نگو «چطوری پدرس..؟!»

 
- دستت را که بالای آکواریوم می‌بری و ماهی‌ها بالا می‌آیند الزامن به این معنی نیست

 که تو را می‌شناسند یا دوستت دارند؛ بسیاری از ماهی‌ها گوشت‌خوارند اسکول!
- بعد از سالیان که با رفیق‌ات توی رستوران قرار گذاشته‌ای اگر دختری دیدی که از در تو آمد یکهو نگو «جووون،

عجب چیزی‌یه» چون شاید بیاید و سر میز شما بنشیند و رفیق‌ات که کبود شده معرفی‌اش کند «نامزدم! »
- اگر دوست نابینایی داری توی خیابان که به او می‌رسی پیش از هر چیز به او بگو که مادرت همراه تو است.
- همه‌ی ژل‌ها، ژل مو نیستند عزیزم!
- با هر تیغی که توی حمام بود صورتت را اصلاح نکن !
- وقتی با زنت لب ساحل قدم می‌زنی و زیرلب می‌خوانی «خوشگل زیاد پیدا می‌شه تو دنیا» باقی‌اش را هم بخوان گیج‌خان!!!

 



:: بازدید از این مطلب : 705
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 19 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ساسان

 دکتر مصدق ابر مرد تاریخ ایران103eeys.jpg

 

 مستوفی ایا لت خراسان در دوازده سالگی

 اخذ دکترای حقوق در سوئیس و وکالت در آن کشور

 تشکیل جبهه ی ملی

 تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت

 

 

 

 

سالها باید که تا یک سنگ اصلی زآفتاب        لعل گردد دربدخشان یا عقیق اندریمن

عمرها باید که تا یک کودکی ازروی طبع       عالمی گردد نکویا شاعری شیرین سخن

 

 

 

هرزمان که از دکتر مصدق سخن به میان می آیدهمه بهیاد ملی شدن صنعت نفت ومبارزه ی بزرگ اوباامپراتوری بریتانیا    می افتند.کاری عظیم بود.دکتر مصدق با پشتیبانی ملت بزرگ ایران توانست اساس بهره کشی یک شرکت از یک ملت   رادر هم بریزدوالگویی به جهت کشورهای تحت ستم شود.اما مبارزات دکتر مصدق باملی کردن صنعت نفت آغاز نشدهمچنانکه با آن نیزخاتمه نیافت.مصدق می فرمود:خدا می داند پاک ماندن در این کشورچقدر سخت است.لازمه اش این است که انسان خیلی از محرومیتها راقبول کندوبادقت واحتیاط زندگی کند.دکتر مصدق هرگزحتی در سنین نوجوانی باپول ومقام قانع نشد.او عاشق تحصیل وآموختن بود.مصدق برای ادامه تحصیل درسال1298خورشیدی به پاریس رفت ودر مدرسه ی علوم سیاسی(سیانس پو)نام نویسی کرد.شب و روزمی خواندوبی خوابی می کشید تا آنکه بیمار شد و طبق دستور پزشک مجبوربه بازگشت به ایران شد.پس از اینکه سلامتی خود را بار دیگر بدست آوردبرای ادامه ی تحصیل این بار به شهر نوشاتل سوئیس رفت.شهری بدون هیچ وسیله ی تفریح نه کاباره داشت نه سینماونه تئاتر.چهار سال در سوئیس ماندولیسانسش را گرفت.سپس دردوره ی دکتری اسم نوشت و رساله ی خود را(وصیت در حقوق اسلامی)انتخاب کرد.مصدق در خانواده ای اصیل پرورش یافته بود ومردی روشنفکر بود.درزمان نخست وزیری او روزنامه ها و مجلات زیادی علیه او ناسزا و بدگویی می گفتند وحتی فحش می دادند اما او مانع کار هیچ یک از آنان نشد.مصدق سر انجام در 14 اسفند1345 درسن 84 سالگی در احمدآباد قزوین با دنیایی از مردانگی درگذشت.روحش شاد وراهش پاینده.  

 



:: بازدید از این مطلب : 716
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 18 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهرداد

مجموعه ای از تصاویر بسیار زیبا در سایت تک سافت برای دانلود کاربران گرامی قرار گرفته است . عکس های این مجموعه بسیار با کیفیت هستند . سایز این عکس ها ۱۶۰۰*۲۵۶۰ می باشد . از این تصاویر بسیار زیبا و بی نظیر می توانید به عنوان پس زمینه ی ویندوز استفاده نمایید و یا اینکه می توانید در طرح ها گرافیکیتان از این تصاویر بهره ببرید. هم اکنون می توانید این مجموعه ی ارزشمند را به صورت رایگان از میهن دانلود دریافت نمایید .

حجم:31 مگ

رمز:www.taksoft.com

منبع:میهن دانلود

  دانلود



:: موضوعات مرتبط: دانلود , ,
:: بازدید از این مطلب : 570
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 18 فروردين 1389 | نظرات ()